اعلام مبلغ حق بیمه دهک‌های ششم تا نهم بیمه سلامت+ جزئیات (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) فشارخون علت نیمی از بیماری‌های قلبی‌عروقی و عامل مهمی در مرگ‌های زودرس است نشت مواد شیمیایی به یک رودخانه در برزیل موجب آلوده شدن ماهی‌ها و پرندگان شد هدف‌گذاری جذب ۱۵ میلیون گردشگر خارجی در کشور طرح پلیس نامحسوس محیط‌زیستی در دستورکار قرار گرفت کشف زمین‌خواری ۵۰ میلیاردی در مشهد (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) بیشترین آمار طرح مردمی کاشت نهال مربوط به زاگرس است شناسایی ۱۴۱ مورد ابتلا به سرخک در کشور | چه‌افرادی در خطرند؟ پوشش ۹۹.۵ درصدی برنامه کشوری غربالگری کم‌کاری تیروئید نوزادان تأثیر مثبت نمرات پایه یازدهم در کنکور ۱۴۰۴ تداوم بحران آب در مشهد و خراسان رضوی | زمین تشنه‌تر از همیشه + میزان بارش تا اردیبهشت ۱۴۰۴ توله بازمانده «هلیا» شناسایی شد چطور اضطراب کنکور و امتحانات نهایی را کنترل کنیم؟ | وظیفه خانواده و مسئولان مدرسه چیست؟ آخرین جزئیات درباره جزایر حرارتی تهران | این جزایر چه تأثیری بر محیط زیست دارند؟ پرداخت وام ۵۰ میلیون تومانی به بازنشستگان تأمین اجتماعی | کدام بازنشستگان در اولویت دریافت وام هستند؟ ظرفیت پیوند مغز استخوان کودکان در مشهد جوابگوی نیاز شهر نیست  بیمه‌های تکمیلی از بیماران چشمی حمایت کافی ندارند ۲۱ مصدوم و یک فوتی بر اثر وزش شدید باد و اصابت صاعقه در کشور (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) رژیم لاغری طولانی‌مدت می‌تواند موجب کاهش شانس باروری شود اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۳ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) درگیری‌ها و شرارت‌های خیابانی در کشور کاهش یافت آخرین جزئیات برگزاری امتحانات نهایی از فردا (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) آخرین آمار از ورود زائران ایرانی به عربستان (۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴) درباره سهم ما از پویش‌هایی که به غذای مراسم ترحیم نه‌ می‌گویند | نه به  ضیافت سوگ دستگیری شرور بدنام بولوار بهمن مشهد در نیمه شب گم‌شدن سارق در صحنه سرقت حمله پهپادی جدید رژیم صهیونیستی علیه یک خودرو در لبنان (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) ۴۳۶ قاچاقچی میراث فرهنگی در سال ۱۴۰۳ دستگیر شدند رئیس پلیس فتا فراجا: به تبلیغات عمل تغییر رنگ چشم و آمپول‌های لاغری ورود می‌کنیم چند روش طبیعی برای از بین بردن چین و چروک صورت
سرخط خبرها

مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (۸۹)

  • کد خبر: ۷۷۵۳۰
  • ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۵
مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (۸۹)
حجت الاسلام محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی

شنبه- دارم به معاون شعبه توضیح می‌دهم که دسته چک خود را در آشفتگی اثاث کشی گم کرده ام، همکارش که مردی بشاش و بانشاط است، از میز آن طرف می‌گوید حاج آقا! به سلامتی رفته اید ولنجک؟ می‌خندم و می‌گویم: آدم مستاجر هر جا برود، مسافر است. بعد از او تشکر می‌کنم و می‌گویم: خیلی ممنون، کلاس ما رو بالا بردی. تا حالا فقط به اتوبان صدر رسیده بودیم!


یکشنبه- ساعت یک ونیم نیمه شب دارم از فرودگاه برمی گردم و راننده اسنپ، پسری جوان است. پرسپولیس برده است و او استقلالی است. از همین جا سر صحبت را باز می‌کنم و کلی باهم گپ می‌زنیم.
موقع خداحافظی می‌گویم: خدا بهت چهار تا زن بده و قبل از اینکه با دستپاچگی بگوید خدا نکنه، اضافه می‌کنم که: یکی اش همسرت باشه و سه تاش دخترهات. می‌گوید: «حاج آقا! دعا کنید کار درستی پیدا کنم، فعلا بیکارم و تا کار نداشته باشم، کسی به من زن نمی‌دهد.»


دوشنبه- پای دخترک فال فروش توی دمپایی پاره، زخم شده است و یکی دو نفر از مغازه دار‌ها کنار جوی آب خم شده اند و دارند پایش را می‌شویند و چسب می‌زنند. صحنه‌ای بسیار دلنشین و زیباست. کاش می‌شد بایستم و دستشان را ببوسم!


سه شنبه- مرد با نانی در دست به طرف یخچال بقالی می‌رود و ظرف ماست را برمی دارد و روی پیشخوان می‌گذارد که صدای دخترش را می‌شنود؛ پفک، پفک! به همسرش نگاهی می‌کند و تسلیم می‌شود. مغازه دار می‌گوید: ۳۸ تومن.
کارت خود را می‌دهد، اما موجودی ندارد. کارت دوم را امتحان می‌کنند و باز خالی است. کارت سوم هم موجودی ندارد. مرد با شرمندگی و اضطراب به زن اشاره می‌کند که دخترک گریان را بیرون ببرد. خودش فقط ظرف ماست را حساب می‌کند، شاید نمی‌خواهد سفره شام خالی بماند.


چهارشنبه- شب با صدای همسرم به آشپزخانه می‌دوم. جلوی ماشین لباسشویی نشسته است و با نگرانی می‌پرسد: تو هم بوی سوختگی را حس می‌کنی؟ خم می‌شوم و دوشاخه برق را درمی آورم و به سیم سیار و آداپتور نگاه می‌کنم. جای دوشاخه، سیاه شده است و بوی سوختگی می‌آید. دلم می‌ریزد. اگر سوخته باشد، با اوضاع قیمت‌های فعلی و در این شرایط چه باید بکنیم؟
همان جا که نشسته ام، به همسرم می‌گویم دست به چیزی نزن، فقط هر نذرونیازی بلدی، بکن! خودم هم رو به قبله می‌نشینم به دعا و التماس و می‌گویم خدایا! تو که خودت می‌دانی الان وقت سوختن ماشین لباسشویی نیست! بعد برمی گردم و سیم جدیدی می‌آورم و با ترس ولرز دوشاخه را دوباره به پریز می‌زنم و ماشین را روشن می‌کنم. در کمال ناباوری، شروع می‌کند به کار کردن.


پنجشنبه- شب جمعه ناگهان و بی سبب دلم هوای عباس بابایی را می‌کند و بسیار یادش می‌کنم و در اینستاگرام عکسی از روی ماهش می‌گذارم. وقتی ساعت از ۱۲ شب می‌گذرد، تقویم موبایل اعلام می‌کند که روز شهادت اوست.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->