اهدای عضو دختر نوجوان مرگ مغزی در مشهد به ۴ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۸ تیر ۱۴۰۴) ۶۸۹ سارق طی سه روز در طرح سراسری مقابله با سرقت منزل در کشور دستگیر شدند پیش‌بینی هواشناسی امروز (۲۸ تیر ۱۴۰۴) | استقرار موج شدید گرما در کشور کشف ۱۱۱ کیلوگرم مواد مخدر شیشه در تایباد (۲۸ تیر ۱۴۰۴) وزیر علوم: به سمت حذف کنکور حرکت می‌کنیم تأمین اجتماعی چه زمانی می‌خواهد معوقات حقوق فروردین بازنشستگان را پرداخت کند؟ پلیس مشهد در تعقیب جانیان اینستاگرامی | این ۲ قاتل مسلح را شناسایی کنید + تصاویر گوشی‌قاپ‌های خشن در دام پلیس مشهد | اعتراف به ۴۰ فقره سرقت با شگرد‌های مختلف کسب مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی توسط دانش‌آموز زنجانی نجات جان مسافر مشهدی از آبشار دوزین استان گلستان(۲۷ تیر ۱۴۰۴) انتشار اسامی رژلب‌ها و برق لب‌های غیرمجاز در بازار لوازم آرایشی آبادان گرم‌ترین شهر جهان شد آتش به جان طبیعت حفاظت شده ایلام افتاد (۲۷ تیر ۱۴۰۴) شهادت ۳ هم‌وطن در حادثه تیراندازی در خمین (۲۷ تیرماه ۱۴۰۴) دفترچه سؤالات نوبت دوم کنکورهای تجربی، هنر و زبان‌های خارجی ۱۴۰۴ منتشر شد + لینک سوالات واکنش آموزش‌وپرورش به شایعه افشای سوالات آزمون تیزهوشان و نمونه‌ دولتی پرونده کنکورهای دو نوبته بسته شد پایان سرخک و سرخجه در ایران؛ تأیید رسمی تا سال ۲۰۲۳ کنکور ۱۴۰۴ در آرامش برگزار شد | شروع ترم نوورودها به تعویق افتاد ۸ هزار نیروی پلیس راهور برای تأمین ایمنی تردد زائران اربعین ۱۴۰۴ آماده‌باش هستند زلزله ۴.۶ ریشتری شاهرود را لرزاند (۲۷ تیر ۱۴۰۴) آغاز رقابت داوطلبان گروه آزمایشی علوم تجربی در کنکور ۱۴۰۴ راه اندازی ۳۰ اورژانس اجتماعی در کشور | ایجاد بیش از ۵ هزار فرصت شغلی برای جامعه هدف بهزیستی ۶۳ کشته و ۲۹۰ زخمی در سیل مرگبار ایالت پنجاب پاکستان + فیلم (۲۶ تیر ۱۴۰۴) پیگیری برای ثبت جهانی روستای «مارین» (۲۶ تیر ۱۴۰۴) درباره بادکش درمانی که به یکی از رایج ترین روش های درمانی سنتی تبدیل شده است | درمان‌های آرام بخش افزایش اعتبارات حوزه میراث فرهنگی اردبیل (۲۶ تیر ۱۴۰۴) دفترچه سؤالات نوبت دوم کنکور ریاضی و علوم انسانی ۱۴۰۴ منتشر شد + لینک سوالات حق پرستاری مددجویان بهزیستی با اولویت سه دهک اول در حال پیگیری است
سرخط خبرها

مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (۸۹)

  • کد خبر: ۷۷۵۳۰
  • ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۵
مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (۸۹)
حجت الاسلام محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی

شنبه- دارم به معاون شعبه توضیح می‌دهم که دسته چک خود را در آشفتگی اثاث کشی گم کرده ام، همکارش که مردی بشاش و بانشاط است، از میز آن طرف می‌گوید حاج آقا! به سلامتی رفته اید ولنجک؟ می‌خندم و می‌گویم: آدم مستاجر هر جا برود، مسافر است. بعد از او تشکر می‌کنم و می‌گویم: خیلی ممنون، کلاس ما رو بالا بردی. تا حالا فقط به اتوبان صدر رسیده بودیم!


یکشنبه- ساعت یک ونیم نیمه شب دارم از فرودگاه برمی گردم و راننده اسنپ، پسری جوان است. پرسپولیس برده است و او استقلالی است. از همین جا سر صحبت را باز می‌کنم و کلی باهم گپ می‌زنیم.
موقع خداحافظی می‌گویم: خدا بهت چهار تا زن بده و قبل از اینکه با دستپاچگی بگوید خدا نکنه، اضافه می‌کنم که: یکی اش همسرت باشه و سه تاش دخترهات. می‌گوید: «حاج آقا! دعا کنید کار درستی پیدا کنم، فعلا بیکارم و تا کار نداشته باشم، کسی به من زن نمی‌دهد.»


دوشنبه- پای دخترک فال فروش توی دمپایی پاره، زخم شده است و یکی دو نفر از مغازه دار‌ها کنار جوی آب خم شده اند و دارند پایش را می‌شویند و چسب می‌زنند. صحنه‌ای بسیار دلنشین و زیباست. کاش می‌شد بایستم و دستشان را ببوسم!


سه شنبه- مرد با نانی در دست به طرف یخچال بقالی می‌رود و ظرف ماست را برمی دارد و روی پیشخوان می‌گذارد که صدای دخترش را می‌شنود؛ پفک، پفک! به همسرش نگاهی می‌کند و تسلیم می‌شود. مغازه دار می‌گوید: ۳۸ تومن.
کارت خود را می‌دهد، اما موجودی ندارد. کارت دوم را امتحان می‌کنند و باز خالی است. کارت سوم هم موجودی ندارد. مرد با شرمندگی و اضطراب به زن اشاره می‌کند که دخترک گریان را بیرون ببرد. خودش فقط ظرف ماست را حساب می‌کند، شاید نمی‌خواهد سفره شام خالی بماند.


چهارشنبه- شب با صدای همسرم به آشپزخانه می‌دوم. جلوی ماشین لباسشویی نشسته است و با نگرانی می‌پرسد: تو هم بوی سوختگی را حس می‌کنی؟ خم می‌شوم و دوشاخه برق را درمی آورم و به سیم سیار و آداپتور نگاه می‌کنم. جای دوشاخه، سیاه شده است و بوی سوختگی می‌آید. دلم می‌ریزد. اگر سوخته باشد، با اوضاع قیمت‌های فعلی و در این شرایط چه باید بکنیم؟
همان جا که نشسته ام، به همسرم می‌گویم دست به چیزی نزن، فقط هر نذرونیازی بلدی، بکن! خودم هم رو به قبله می‌نشینم به دعا و التماس و می‌گویم خدایا! تو که خودت می‌دانی الان وقت سوختن ماشین لباسشویی نیست! بعد برمی گردم و سیم جدیدی می‌آورم و با ترس ولرز دوشاخه را دوباره به پریز می‌زنم و ماشین را روشن می‌کنم. در کمال ناباوری، شروع می‌کند به کار کردن.


پنجشنبه- شب جمعه ناگهان و بی سبب دلم هوای عباس بابایی را می‌کند و بسیار یادش می‌کنم و در اینستاگرام عکسی از روی ماهش می‌گذارم. وقتی ساعت از ۱۲ شب می‌گذرد، تقویم موبایل اعلام می‌کند که روز شهادت اوست.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->